پرسش :

پسری دارم که در کلاس سوّم دبستان در حال تحصیل است. او بسیار پرخاشگر و عصبی است؛ مثلاً‌ وقتی به او می‌گوییم که کمی از جلوی تلویزیون عقب تر بنشین، قبول نمی‌کند؛ حتّی حاضر است تلویزیون خاموش شود ولی حرف،...


پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیتی کودک و نوجوان):

ما باید در مورد کودکانی که پرخاشگر هستند، چند مورد را بررسی کنیم:

الف. تغذیه نامناسب
اولّین مورد نیازهای زیستی بچّه‌ها است. بچّه‌هایی که بد غذا هستند و یا تغذیه ی نامناسبی دارند، بیشتر در معرض فشارهای عصبی قرار دارند.

ب. تماشای بیش از حد تلویزیون
دلیل دوم که ما می‌توانیم برای کودکان پرخاشگر بیان کنیم، تماشای زیاد تلویزیون است. استفاده‌ی زیاد از تلویزیون باعث می‌شود که کودکان بیشتر در معرض صحنه‌های خشن قرار بگیرند؛ برای همین والدین باید فرزندان خود را در این زمینه مدیریت کنند.

تاثیر تلویزیون در پرخاشگری بچّه‌ها
چند سال گذشته در کشور آمریکا آماری به دست آمد مبنی بر این‌که کودکان در هفت سال اوّل زندگی خود حدود ۲۰ هزار صحنه‌ی خشن را می بینند؛ یعنی بچّه‌ای که در سنّ هفت سالگی ۲۱۰۰ هزار روز از عمرش می‌گذرد، در هر روز از زندگی اش حدود ۱۰ صحنه خشن را دیده است.
بنده چند وقت پیش کارتونی را از تلویزیون تماشا کردم که صحنه‌ی خشنی را نشان می‌داد، وقتی زمان گرفتم متوجّه شدم که در عرض کمتر از هفت دقیقه در این کارتون حدود ۲۰ صحنه‌ی خشن نمایش داده شد.این صحنه ها به مرور زمان در فرزندان ما تاثیر می‌گذارد؛ خصوصاً در پسرها که تمایل به خشونت و پرخاشگری دارند. در نظام آموزش و پرورش ژاپن سیاستی وجود دارد که می‌گوید: “اگر می‌خواهید چیزی به عادت تبدیل شود آن را تکرار کنید“؛ لذا وقتی دائم صحنه‌های خشن برای کودک تکرار شود خشونت برای او تبدیل به یک عادت رفتاری می‌شود.

فقط والدین مدیر تربیتی فرزندانشان هستند
مدیر تربیت کودکان تلویزیون نیست، مدیر تربیت کودکان مدرسه نیست، بلکه مدیر تربیت کودکان والدین هستند. بعضی از والدین به طور مطلق انتظار دارند که همه‌ کاستی‌های تربیتی که در محیط خانواده‌ وجود دارد، مدرسه جبران کند؛ درصورتی که تربیت فقط در خانواده اتّفاق می‌افتد و حتّی این پدر و مادرها هستند که باید محیط مدرسه را نیز مدیریت کنند؛ یعنی اگر متوجّه شدند که مدرسه‌ی فرزندشان مناسب نیست، وظیفه آن‌ها است که او را به مدرسه‌ی دیگر ببرند یا در جستجوی این باشند که نقاط ضعف تربیتی او را در مدرسه جبران کنند.

ج. نوع رفتار والدین
سوّمین نکته در مورد رفتار والدین با فرزندشان است. در فضای تربیت جواب های، هوی نیست؛ یعنی اگر فرزندمان پرخاش کرد ما نباید با پرخاشگری جواب او را بدهیم؛ بلکه باید مانند آب روی آتش باشیم و او را آرام کنیم.

د. بیکاری
نکته‌ی چهارم که ما باید به آن توجّه کنیم برنامه ریزی برای فرزندان است. گاهی اوقات وقتی کودکان در خانه بیکار هستند، ناخودآگاه روی رفتارهای دیگران حسّاس می‌شوند.

ه. سرخوردگی‌های اجتماعی
دلیل پنجمی که ممکن است در پرخاشگری وجود داشته باشد، سرخوردگی‌های اجتماعی است؛ به عنوان مثال بچّه‌ای که در مدرسه تکالیف خود را ناقص انجام می‌دهد و معلّم او را توبیخ می‌کند یا وضع ظاهری نامناسبی دارد و همه از او دوری می‌کنند، دچار فشارهای عصبی می‌شود.

و. انتظار بیش از اندازه و مقایسه کردن
 یکی از دلایل پرخاشگری کودکان انتظار بیش از حدّ والدین از فرزندان و مقایسه کردن آن‌ها با دیگران است؛ مثلاً مادر به فرزند خود بگوید: پسرم! از برادرت یاد بگیر، ببین او وقتی از مدرسه می‌آید تمام تکالیف خود را انجام می‌دهد؛ این مسائل منجر به این می‌شود که وقتی بچّه‌ها در معرض مقایسه یا سرزنش یا توقّعات بیش از حد قرار می‌گیرد رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشد و در صدد انتقام‌جویی باشد.

ز. تهدید کردن
یکی دیگر از نکات که ممکن است باعث پرخاشگری فرزندان شود، تهدید والدین است؛ مثلاً کودک مادر را اذیّت می‌کند و مادر به او می‌گوید: آخر من از دست تو سر به بیابان می‌گذارم!  یا امیدوارم زودتر شنبه شود و تو به مدرسه بروی تا من کمی آرامش پیدا کنم؛ این تهدیدات باعث میشود که فرزندمان تحت فشار عصبی قرار بگیرد و پرخاش کند.
حتّی ما بزرگترها نیز همین طور هستیم؛ مثلا وقتی زن و شوهر با هم دعوا می‌کنند و مرد می‌گوید: من از خانه میروم و دیگر بر نمی‌گردم، همسر دچار فشار روحی می‌شود؛ حال این تهدیدات بر روی کودکانی که روحیات ظریف تری دارند، تاثیر بیشتری خواهد گذاشت.

ط. توقع بچّه‌ها بزرگتر از بچّه‌های کوچک‌تر
گاهی اوقات بچّه‌های بزرگتر انتظار بیشتری از خواهر و برادر کوچک‌تر خود دارند ؛ مثلاً بزرگ‌ترها فکر می‌کنند که خواهر یا برادر کوچکتر غلام زر خرید آن‌ها هستند و باید هر آن‌چه آن‌ها می‌گویند، گوش دهند. ما به این خانواده ها توصیه میکنیم که پدر و مادر نقش خود را پر رنگ کنند و در موقع بروز  این اختلافات میان فرزندانشان میانجی گری کنند؛ حتیّ باید به بچّه‌های بزرگتر بفهمانند که اگر برادر یا خواهر کوچکتر شما کاری انجام داد، باید آن را به ما بگویید؛ همان‌طور که در مدرسه این کار را انجام می‌دهید.
اگر در مدرسه دانش‌آموزی نسبت به دانش‌آموز دیگر خطایی انجام دهد و دیگری بخواهد شخصاً او را تنبیه کند، ناظم با شخصی که سر خود کاری انجام داده، برخورد می‌کند. لذا در محیط‌هایی که چند فرزند وجود دارد والدین باید این نکته را به بچّه‌های خود بفهمانند که  اگر با خواهر یا برادر خود مشکلی دارند باید آن را به آن‎ها مطرح کنند.
قضاوت کردن ممنوع!
والدین توجّه داشته باشند که هیچ وقت نباید بین فرزندان خود قضاوت کنند و یکی از آن‌ها را مقصّر بدانند؛ بلکه باید بین آن‌ها میانجی گری کنند. یعنی بین فرزندان خود قرار بگیرند و بررسی کنند چه اتّفاقی افتاده است و موضوع را حل و فصل کنند.